آسمان شب

آسمان تنها تفرجگاه مردم کویرنشین است .

آسمان شب

آسمان تنها تفرجگاه مردم کویرنشین است .

سعادت

آسمان نمی خواهد که آدمی بدبخت باشد چون در باطن او میل  

 

به سعادت را قرار داده است و به سعادت آدمی خداوند ستوده 

 

می شود . 

 

آیا درست است که زن سعادت خو را به بدبختی همسرش بدست 

 

آورد . 

 

آیا درست ست که مرد عواطف همسرش را به اسارت بگیرد تا  

 

خوشبخت شود . 

 

جبران خلیل جبران 

 

 

ادبیات جاده ای

گر چه پدر تاج سر است  

 

سلطان قلب ها مادر است 

 

********** 

 

جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را   

 

نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را  

 

********** 

 

من فاش کنم حقیقت مطلب را  

 

هر چیز که در جستن آنی ، آنی 

 

********** 

 

صدبار بدی کردی دیدی ثمرش را  

 

خوبی چه بدی داشت که یک بار نکردی  

 

********** 

 

یادم آن روز که در صفحه شطرنج دلت  

 

شاه عشق بودم وبا کیش رخت مات شدم 

 

 

 

فقر

روزی یک مرد ثروتمند ، پسر بچه کوچکش را به ده برد تا 

 

به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند ،  

 

چقدر فقیر هستند . آن دو یک شبانه روز در خانه محقر  

 

یک روستایی مهمان بودند . در راه بازگشت و در پایان سفر  ، 

 

مرد از پسرش پرسید : چه چیز از این سفر یاد گرفتی ؟ 

 

پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت : فهمیدم که ما  

 

در خانه یک سگ داریم و آنها چهارتا . ما در حیاطمان یک 

 

یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد . 

 

ما در حیاتمان فانوس های تزیینی داریم و انها ستارگان را 

 

دارند . حیاط ما به به دیوارهایش محدود می شود اما 

 

باغ انها بی نهایت است .  

 

با شنیدن حرف های پسر زبان پدر بند آمده بود . بعد  

 

پسر بچه اضافه کرد : متشکرم پدر ، تو به من نشان 

 

دادی که چقدر فقیر هستیم . 

 

 

قدغن

شهیار قنبری رو شاید کمتر کسی بشناسه . او یکی از شاعران  

 

بزرگ ایرانیه که برای خواننده های بزرگی مثل گوگوش و داریوش  

 

شعر گفته . از او دو کتاب شعر به چاپ رسیده که فقط یکی از  

 

اونها ( دریا در من ) در ایران موجود است ( اونم به سختی پیدا  

 

می شه ) . 

 

همه ماها تو زندگیمون به دلایل مختلفی که خودتون می دونید  

 

خیلی از کارهارو نمی تونیم انجام بدیم و خیلی از احساسات  

 

و روحیات خودمون رو به دست فراموشی می سپاریم ( یعنی  

 

یه جورایی خیلی چیزا برامون قدغن می شه ) . 

 

یکی از شعرهای شهیار قنبری هم در مورد همین موضوعه : 

 

 

قدغن 

 

آبی دریا ، قدغن  

 

شوق تماشا ، قدغن  

 

عشق دو ماهی ، قدغن  

 

باهم وتنها ، قدغن  

  

                برای عشق تازه  

 

                اجازه بی اجازه  

 

پچ پچ و نجوا ، قدغن 

 

رقص سایه ها ، قدغن 

  

کشف بوسه بی هوا  

 

به وقت رویا ، قدغن  

 

                 برای خواب تازه  

 

                 اجازه بی اجازه  

 

در این غربت خانگی  

 

بگو هرجی باید بگی  

 

غزل بگو به سادگی  

 

بگو زنده باد زندگی 

 

                  برای شعر تازه  

 

                  اجازه بی اجازه 

 

از تو نوشتن ، قدغن   

 

گلایه کردن ، قدغن 

 

عطر خوش زن ، قدغن 

 

تو قدغن ، من قدغن  

 

                    برای روز تازه 

 

                 اجازه بی اجازه  

 

 

این شعر با صدای خود شهیار قنبری اجرا شده . 

 

 

 

 

تیم ملی جودو

سلام دوستان عزیز  

 

خبری که می نویسم خیلی خاک خورده ( یعنی برای چهار روز پیشه ) . 

 

متاسفانه بدلیل یه مسافرت پیش بینی نشده ۴ روز نتوتستم comment 

 

بذارم . 

 

هدف از نوشتن این خبر اصلا خبررسانی نیست بلکه می خوام یه تحلیلی 

 

بکنم که شاید براتون جالب باشه . 

 

چهار روز پیش یه خبری تو محافل پیچید که خیلی ها رو تو فکر فروبرد  

 

خیلی ها هم کلی خندیدند . اون خبر این بود : 

 

سه تا از نوجوانان جودوکار که با توپولوف سقوط کرده بودند شناسنامه هایی  

 

را در دست داشتند که با مشخصاتشون مقایرت داشته و می خواستند یه  

 

جورایی سن وسالشون رو برای شرکت در مسابقات ازبکستان میزون کنند . 

 

( یعنی به زبون ساده فدراسیون جودو که زیر نظر تربیت بدنیه و اونم زیر نظر 

 

دولت کار می کنه می خواسته تقلب کنه ) . 

 

من اولش که خبر رو شنیدم گفتم که باز این سایتای خبری شایعه درست کردن  

 

و فرداش تکذیب می کنن ولی وقتی این خبر رو رسما از رادیو جمهوری اسلامی 

 

پخش شد کاملا مطمئن شدم که یه خبرایی شده . 

 

دوستان عزیز من یکی از اونایی هستم که امسال کنکور دادم اگر در جریان باشید 

 

یکی از قوانین کنکور اینه که اگر کسی تقلب کنه دو سال حبس و جریمه نقدی  

 

می شه . 

 

حالا سرپرست تیم ملی ( که تو اخبار گفت این خبرا دروغ و کذبه ) نه تنها ایرانی ها 

 

را بلکه جامعه بین الملل رو بازی داده . ( یادتون باشه که تقلب فقط برای درس و  

 

مدرسه نیست بلکه مصارف جالب دیگه ای هم داره ) . 

 

آیا حقش نبود اون آقایونی که برای تقلب در کنکور اون قانون را وضع کردن این آقای 

 

سرپرست رو حداقل از کار برکنار کنن ؟ 

 

پاسخ این سؤال از طرف آقایون قطعا نه است . چون این آقای سرپرست که از خودش 

   

نیومده شناسنامه جعل کنه و اون جودو کارا رو با شناسنامه جعلی بفرسته . 

 

حتما کسانی پشت این قضیه بودند . 

 

ببخشید که انقدر جنایی شد . 

 

من کلا از سیاست متنفرم وگرنه حرفهای زیادی برای گفتن بود .